-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:12918 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

خواهشمندم تعريف جامع و مفصّلي از مرجع تقليد و مقلد و همچنين چگونگي انتخاب يكي از مراجع تقليد به عنوان مرجع تقليد خود و همچنين راههايي را كه براي انتخاب يك مرجع تقليد آگاهانه و از روي تفكر و انديشه بايد انجام داد را معرفي نماييد.



انسان هنگامي كه چشم به اين جهان مي گشايد چيزي بلد نيست، ناچار بايد از تجارب ديگران استفاده كند و از اندوختههاي علمي افراد ديگر بهره مند شود زيرا پيمودن راه پرپيچ و خم زندگي در هر قدمي به علم و دانش شديداً محتاج است.

اساساً زندگي روي دو پايه محكم و اساسي استوار است و آن دو پايه عبارت است از دانستن و بكار بستن و بكار بستن نيز به دانستن نيازمند است روي همين اصل نخستين قدم زندگي از دانستن شروع مي شود.

اينجا است كه يكي از غرائز انسان وي را امداد مي كند و راه و رسم زندگي و كمال و سعادت را به روي او باز مي كند و آن غريزه اقتباس و تقليد است، همه مي دانيم كه كودك در اثر همين غريزه يعني تقليد كم كم حرف زدن و آداب نشست و برخاست را از پدر و مادر ياد گرفته هر روز مرحله اي از مراحل زندگي را طي مي كند، و هر چه بزرگتر مي شود به فرا گرفتن علوم و افكار ديگران و پيروي از آنان توجه بيشتري بذل مي كند، تا رفته رفته با موجودات اين عالم آشنا شود، و به وظائف خود پي ببرد.

ولي در اينجا يك نكته اساسي وجود دارد كه لازم است مورد توجه قرار گيرد و آن اينست كه تقليد و پيروي از افكار و روش ديگران به طور كلي صحيح نيست بلكه تقليد داراي اقسامي است.

تقليد جاهل از جاهل : ناگفته پيداست، كه اين قسم از تقليد علاوه بر اينكه انسان را در زندگي سعادتمند نمي كند او را بسقوط و بدبختي مي كشاند، ولي متأسفانه در اجتماع ما بسيارند ا فرادي كه كوركورانه از اخلاق و روش ملل ديگر تقليد ميكنند اينها علاوه بر اين كه در تشريفات زندگي از قبيل لباس پوشيدن و غذا خوردن و نامگذاري فرزند و ... تقليد ميكنند در اشاعه منكرات و طرز عقيده و اخلاق نيز تحت عناوين مختلف فريبنده كوركورانه از آنها تقليد مي كنند با اينكه مفاسد اين نوع تقليد معلوم و روشن و همين نوع تقليد است كه دربارة آن شعر معروف گفته شده است:

خلق را تقليدشان برباد داد اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد

در قرآن كريم نيز آياتي در مذمّت اين نوع تقليد وارد است از جمله اينكه بت پرستان در برابر اعتراض پيامبران خدا ميگفتند انا وجدنا آبائنا علي امة و انا علي آثارهم مقتدون (آيه 23 سوره زخرف) ما نياكان خود را بر اين روش يافتيم و از آنها پيروي مي كنيم قرآن بشدت اين منطق را تقبيح كرده و آنها را سرزنش مي كند.

تقليد عالم از جاهل : روشن است كه اين قسم از تقليد از قسم اول بدتر و خطرناك تر است زيرا عالم بايد طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسؤوليت خود عمل كرده باشد و اين زشت ترين انواع تقليد است كه شخص دانائي در زندگي از معلومات خود استفاده نكند و كوركورانه دنبال ديگران برود.

تقليد عالم از عالم: مسلّماً عالم در آن رشته اي كه متخصص و صاحب نظر است نبايد از همپايه خود تقليد كند بلكه بايد به تشخيص خود عمل نمايد و لذا فقها مي گويند كسي كه به مرتبه اجتهاد رسيده است بايد به اجتهاد خود عمل كند روي همين جهت در اجازه هاي اجتهاد معمولاً مي نويسند يحرم عليه التقليد يعني تقليد كردن بر او حرام است و بايد طبق نظر خود عمل كند و البته اين منافات ندارد كه در مسائل علمي با دانشمندان ديگر مشورت و تبادل نظر به عمل آورد بلكه منظور اين است كه دانشمند در اتخاذ تصميم بايد استقلال فكر خود را حفظ كند و بي مطالعه تسليم نظريات ديگران نشود.

تقليد جاهل از عالم: اين قسم تقليد را منطق صحيح عقل و فطرت ايجاب و اقتضا مي كند، بر اثر همين منطق و فطرت است كه ما براي ساختن عمارت بسراغ معمار و بناء، و در دوختن لباس بسراغ خياط، و هنگام بيماري دنبال طبيب مي رويم، خلاصه عقل و فطرت ما را در هر رشته اي بكارشناس و متخصص آن رشته ارجاع مي كند.

همين منطق است كه در تعليمات ديني و قوانين الهي مردم را به پيروي از فقهاء كه در تشخيص احكام الهي مهارت دارند وادار مي كند فقهائي كه ساليان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته، تا بمقام شامخ اجتهاد رسيده اند، يعني قوانين الهي را مي توانند از مدارك اصلي آن استخراج و استنباط كنند و در دسترس مردم بگذارند فقهائي كه رهبران و راهنمايان ديني مردم مي باشند و از طرف پيشوايان بزرگ اسلام اين منصب بزرگ به آنها اعطا شده است، تا افراد را در تمام شئون ديني به راه سعادت رهبري كنند.

در اينجا از اين نكته نبايد غفلت كرد كه علوم بشري داراي رشته هاي متعددي است و ممكن است يك فرد در عين حال كه در يك رشته، مهارت فوق العاده داشته باشد، از رشته ديگر اصلا و ابدا اطلاعي نداشته باشد و لذا بايد در آن رشته اي كه وارد نيست بمتخصص و كارشناسان رجوع كند و از گفته آنها پيروي نمايد.

مثلاً يك دكتر يا مهندس كه در رشته خود كمال مهارت را دارا است وارد شهري مي شود و مي خواهد به كوچه معيني كه در يكي از خيابانهاي شهر واقع است برود و كوچه مورد نظر را اصلا بلد نيست، ولي آدرس آن را قبلا به او داده اند ناچار بايد از اشخاصي كه وارد هستند بپرسد تا بمقصد برسد.

يا مثلاً شخصي كه در علوم فضائي متخصص است مريض مي شود ناچار بايد بطبيب متخصص در امراض بدن رجوع كند، گرچه اين فرد در علوم فضائي متخصص است ولي با بيماريها و طرز معالجه آنها آشنا نيست، ناگزير بطبيب مراجعه مي كند و طبيب دستور مي دهد كه چند عدد از فلان قرص بايد بخورد، و فلان آمپول را بايد تزريق كند، متخصص علوم قضائي بدون چون و چرا از گفته طبيب پيروي مي كند و هيچگاه از او دليل نمي خواهد.

با در نظر گرفتن اين دو مثال روشن مي شود كه چرا بايد همه مردم از گفته مجتهد پيروي كنند گرچه متخصص باشند، زيرا يك نفر فقيه هم در رشته خودش متخصص است، او در چندين علم كه پايه اجتهاد و فقاهت است يعني صرف، نحو، لغت، كلام، منطق، تفسير، رجال، درايه، حديث و اصول فقه متخصص است.

شما يك كتاب كم حجم و كوچكي بنام رساله مي بينيد و شايد ندانيد كه اين رساله محصول عمر يك نفر فقيه است كه با زحمت هاي طاقت فرسا و خون دل تهيه كرده و در دسترس مردم گذارده است اجتهاد كار آساني نيست اجتهاد يعني اطلاع بر كليه قوانين الهي كه در تمام شئون زندگي فردي و اجتماعي دخالت مستقيم دارد.

شيخ مرتضي انصاري كه يكي از مجتهدين عاليمقام و از مفاخر مكتب اسلام است و راه پر نشيب و فراز اجتهاد را پيموده است در كتاب رسائل مي گويد رزقنا الله الاجتهاد الذي هو اشد من طول الجهاد يعني خدا بما توفيق اجتهاد دهد اجتهادي كه از جهاد مداوم سنگين تر و پر زحمت تر است.

ذكر اين نكته لازم است كه پيروي از دستور مجتهدان مخصوص به فروع فقهي و احكام عملي اسلام است نه مسائل عقيدتي و اصولي، و به عبارت ديگر تقليد و پيروي از مجتهد در فروع دين است نه اصول دين، زيرا مسائل اصولي مانند شناسائي خدا و پيامبران ريشه و پايه مكتب محسوب مي شود و آنها را حتماً بايد از روي دليل و منطق دانست، اما پس از پذيرفتن اين اصول از روي دليل و منطق، مي توان در احكام فرعي كه فهم آنها از منابع ديني (مانند قرآن و حديث و دلايل ديگر) احتياج به اطلاع از علوم مختلف و تخصص دارد، به مجتهدان كه متخصصان اين مسائل هستند مراجعه كرد.

و نيز پيروي از آنها در مسائل قطعي و مسلّم اسلامي مانند وجوب نماز و حج و امر به معروف و نهي از منكر و تحريم دروغ و خيانت و شراب و قمار، نيست، زيرا اين مسائل را همه مي دانند و نياز به تقليد كردن ندارد، بنابر اين تقليد منحصر به احكام فرعي غير قطعي است.

از آنجائيكه تقليد از نظر عقلي عبارت است از رجوع غير متخصص به متخصص برغم باز بودن راه كسب تخصص چنانكه به حكم عقل هر غير متخصص به پزشك و متخصص مراجعه مينمايد.

از اين رهگذر در حوزة معرفت ديني نيز راه شناخت كارشناسانة دين و شناخت تكليف بر اساس بايدها و نبايدهاي الهي براي همگان باز است ولي اگر به هر علتي انسان به دنبال آن نرفته لازم است به كارشناس ديني مراجعه و مقررات وتكاليف ديني خود را از او پرسيده و تقليد و پيروي نمايد.

و چون به بركت تلاش و كوشش حوزههاي علميه و انفاس قدسية مربيان بزرگ ديني و علمي جامعه تشيع داراي كارشناسان و مجتهدان و انديشمندان فراوان ميباشد لازم است با مشاوره و رايزني با دين شناسان فرهيخته به دانشمندترين دين شناس و مجتهد دست يافت، و از او پيروي و تقليد نمود. در رسالههاي عمليه در موضوع انتخاب مرجع اعلم به سه راه اشاره نموده است: اول اينكه خود شخص اهل تشخيص بوده اعلم را تشخيص دهد و يا از دو نفر عالم عادل بپرسد و يا از شهرت در ميان علماء در خصوص مورد سوم نظرتان را به ديدگاه جامعة مدرسين حوزة علمية قم جلب مينمايم: اساتيد محترم و مدرسين ياد شده پس از ارتحال مرحوم آية الله اراكي طي نشستهايي اعلام نمودند به نظر ما مراجعه و تقليد از هريك از افراد ذيل جايز است و رافع تكليف است:

1. آية ا...فاضل لنكراني 2. آية ا...زنجاني 3. آية ا...خامنهاي 4. آية ا...وحيد خراساني 5. آية ا... تبريزي 6. آية ا... بهجت 7. آية ا...ناصر مكارم شيرازي



منابع و مآخذ:

از كتاب: پرسشها و پاسخهاي مذهبي جلد سوم آيت ا... ناصر مكارم شيرازي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.